از شير مرغ تا جان آدميزاد در پيامكهاي تبليغاتي
در اين بين همه ابزارهاي تبليغاتي و رسانهاي تنها به سود خودشان فكر ميكنند، حتي حواسشان نيست كه با اين رفتارهايشان همانطور كه در مسير سوددهي و جلب مشتري قدم برميدارند، همان اندازه مردم را از خودشان آزرده و فراري ميكنند. ماجرا مربوط به پيامكهاي تبليغاتي است كه آرامش را از همهمان سلب كرده است.
در كمين خط شما نشستهاند
با ورود تلفن همراه يكي از ابزارهاي مهم تبليغات شهري و مدرن همين وسيله كوچك جيبي، يعني موبايل شد از همان ابتدا سيل پيامكهاي تبليغاتي به راه افتاد. نميدانم خاطرتان هست يا نه، اوايل اينطور نبود كه يك خط تلفن، به صورت رايانهاي پيامك تبليغاتي ارسال كند بلكه خط موبايل ديگري بود كه پيامكهاي تبليغاتي از آن ارسال ميشد. همان اوايل اوضاع خيلي بدتر از چيزي بود كه امروز شاهد آن هستيم. من خوب به ياد دارم كه اولين پيامك ساعت 6 صبح ميرسيد و پيامك آخري ساعت 24 ارسال ميشد.
بعدها با قانون منع ارسال پيامكهاي تبليغاتي در ساعتهاي خاص از طرف اداره مخابرات كمي اوضاع بهتر شد اما بلافاصله بعد از ورود خطهاي ويژه تبليغات باز آش همان آش شد و كاسه همان كاسه.
گاهي اوقات ميبينم كه اطرافيان خودم وقتي از اين دست پيامكهاي تبليغاتي به دستشان ميرسد با عصبانيت تلفن همراهشان را دست ميگيرند و ميپرسند «من نميدونم اينا شمارههاي من رو از كجا گير ميارن كه هرچقدر خط عوض ميكنم باز همين پيامهاي آزاردهنده به دستم ميرسه؟!» شايد باورتان نشود اما مهمترين و بزرگترين حق يك مشترك مخابرات در كشور ما به واسطه كاسبي بعضي شركتهاي خصوصي از او سلب ميشود.
هر ساله همزمان با برگزاري نمايشگاه الكامپ شما ميتوانيد غرفههايي را در نمايشگاه جستوجو كنيد كه كاسبي و منبع درآمدشان فروش بانك اطلاعاتي است كه شماره تلفنهاي فعال اپراتورهاي مختلف را در خود دارد. آنها به راحتي و بدون هيچ منع قانوني يك بانك كامل از اين اطلاعات دسته بندي شده براساس شهر، استان و حتي پيششماره اپراتورهاي مختلف را به شركتهاي تبليغاتي ميفروشند. دقيقاً به همين دليل است كه شما هرچقدر خط تلفنتان را عوض كنيد، بازهم از دست اين پيامكهاي تبليغاتي خلاص نميشويد.
براي همه چيز نسخه دارند
فارغ از بحث حقوق انساني هر مشترك كه ناديده گرفته ميشود، نكته دوم در اين زمينه پيامكهايي است كه به ظاهر محتواي تخصصي و كاربردي دارد اما در حقيقت مثل طبل توخالي است.
«بگو متولد چه ماهي هستي تا بگم چه خصوصياتي دارد. خوراكيهاي متناسب با رنگ پوستت چيست؟ ميدوني مدل رنگ مو و لباس امسال چيه؟ ميخواي با 200 هزارتومان براي تعطيلات عيد، كجا برنامه توپ بريزي؟ پيام بده تا بهت بگم.» همه اينها جزو پيامهاي عادي است كه به دست شما ميرسد و مادامي كه جواب ندهيد خطر و اشتباهي رفتار شما را تهديد نميكند اما فراموش نكنيد كه اين پيامكها هميشه با همين ماهيت ادامه كار نميدهند.
بسياري از اين شركتهاي تبليغاتي صرفاً براي دريافت پيامك و اشتراكگيري بيشتر به هر دروغي متوسل ميشوند، حتي دروغي كه انجام آن از عهدهشان خارج باشد و هيچ تخصصي در آن زمينه نداشته باشند. «اگر روابط شما و همسرتان رو به سردي پيش ميرود به ما اعتماد كنيد. براي اطلاع از روشهاي تربيت كودكتان به ما پيامك بدهيد. از وسواس رنج ميبريد؟ كليد درمان شما دست ماست.» اين چند مورد تنها گوشهاي از هزاران پيامكهاي به اصطلاح تخصصي است كه براي همه ما ارسال ميشود.
اگر شما جزو كساني باشيد كه چنين پيامكهايي به دستتان ميرسد، طبيعي است براي حل مشكلاتتان فكر كنيد حتما كسي كه اين پيامها را ميفرستد متخصص در زمينه روانشناسي، جامعه شناسي، مشكلات زناشويي و خانوادگي و… است. با اين تصور طبيعي است كه پيامك ارسال كنيد. نتيجه اين پيامك دادن ميشود ورود شما به يك بانك تبليغاتي با چندين پيامك تبليغاتي چند خطي كه حاوي اطلاعات سادهاي است كه از طريق نشريات و اينترنت هم ميتوانستيد به آنها دست پيدا كنيد. اين وسط فقط شما متضرر ميشويد چون هم بابت هر پيام هزينهاي روي قبض تلفنتان اعمال ميشود هم با حجم پيامكهاي ديگر آرامشتان را از دست ميدهيد.
متأسفانه بسياري از پيامكهاي تبليغاتي با چنين محتوياتي نه تنها هيچ تخصصي پشت آن نيست بلكه تلاش ميكنند به شما تنها به چشم يك منبع درآمد نگاه كنند. گاهي اوقات اين پيامها حتي شعور آدم را به بازي ميگيرد. ميگوييد چطور؟ پرواضح است. وقتي به شما پيامي ميرسد كه «اگر روابطتان با همسرتان رو به سردي است ما ميتوانيم كمكتان كنيم»، شما هم ناراحت از روابط سرد ميان خودتان و شوهرتان بلافاصله پيام ميدهيد، با كمال تعجب ميبينيد هر روز جعبه پيامهاي شما پر ميشود از پيامكهايي كه در آنها تنها چند دستورالعمل كلي مثل اينكه «امروز لباس متفاوت بپوشيد، خودتان پيشقدم تماس گرفتن با همسرتان باشيد، گل بخريد، سورپرايزش كنيد و…» متوجه منظورم ميشويد؟ ميخواهم بگويم در اين پيامكها تنها راهحلهايي پيشنهاد ميشود كه نه تنها با يك جستوجوي ساده ميتوانيد به همه آنها دست پيدا كنيد بلكه اين دستورات آنقدر پيش پا افتاده و تكراري است كه به ذهن هر مرد يا زني ممكن است خطور كند. در حقيقت اين پيامها نكته آموزشي خاصي در بر ندارد كه بتوانيم به آنها دلخوش باشيم.
نخود هر آشي ميشوند
بدترين شكل پيامهاي تبليغاتي سوءاستفادههايي است كه از فضاي جامعه ميكنند. فكر كنيد زماني كه فضاي جامعه به اندازه كافي آشفته است بهجاي اينكه با پيامها بيايند و فضا را آرام كنند برعكس تلاش ميكنند به آتش سطح جامعه دامن بزنند. مثلاً زمان حج كه ميرسد پيامك پشت پيامك كه «ما خريدار فيشهاي عمره و تمتع شما با بهترين قيمت هستيم. از آداب حج رفتن چه ميدانيد؟ ميخواي بدوني در فرودگاه جده چه خبر بود؟»
گاهي اوقات پاي پيامكهاي تبليغاتي به بازار اقتصادي هم باز ميشود. در حالي كه من اعتقاد دارم كساني كه پشت صحنه پيامهاي تبليغاتي هستند هيچ تخصص و تحصيلات مرتبطي ندارند، بسيار راحت به شما پيام ميدهند «دوست داري اطلاعات خوب از بازار بورس بهدست بياري؟ ميدوني كي بهترين زمان براي خريد سكه و فروش دلارهاي پس اندازيت هست؟ از اوضاع مسكن چه خبر؟ بگو مدل ماشينت چيه تا بهت بگم اوضاع خريد و فروشش چطور است.»
مگر نه اين است كه اين پيامها به شما اطمينان ميدهد كه ميتوانيد روي مشاورههاي يك متخصص در پشت اين پيامك اعتماد كنيد، مسكن بخريد، ماشين بفروشيد، سكه بفروشيد و دلار بخريد؟ صادقانه چنين تصوري صحت دارد؟ قطعاً نه، چون اين پيامكها تنها وسيلهاي است براي جلب توجه شما و بازار داغكني شركتهاي تبليغاتي كه فقط به فكر پر كردن جيبهاي خودشان هستند.
جاي تأسف دارد وقتي تيتر اخبار و بحث داغ رسانهها تلفات ناشي از آنفلوآنزا در چند شهر يا استان كشور ميشود يك شركت تبليغاتي بيايد و با وقاحت تمام باز از اين آب گلآلود به نفع خودش ماهي بگيرد. درست وقتي كه هر شبكه تلويزيون، كتابچههاي سطح شهر، تابلوهاي تبليغاتي و رسانهها پر شده از روشهاي جلوگيري از ابتلا به چنين بيماري يك شركت تبليغاتي بيايد به چند ميليون مشتركي كه شمارهشان را در بانكي كه خريد دارد پيام بدهد «براي آشنايي با روشهاي جلوگيري از ابتلا به آنفلوآنزا به ما اعتماد كنيد؟ چه بخوريم كه آنفلوآنزا نگيريم و…» فكر كنيد وقتي مادري نگران سلامت اهل خانه است و هر روز ترس از ابتلاي فرزندش به اين بيماري كه شايع شده است را دارد، با چنين پيامكي چقدر زود وسوسه ميشود و پيام ميدهد اما آيا واقعاً اين پيامها حقيقت دارد و همهشان نسخه جديد در بر دارند؟ قطعاً نه. اين تنها روشي جديد براي كاسبان و دغلبازاني است كه از فضاي ملتهب جامعه به هر قيمتي سوءاستفاده ميكنند.
* استاد ارتباطات، دانشگاه علامه طباطبايي