خاتمی: احمدی نژاد تکرار نمی شود
برخورد عمومی که با مردم دارم احساس می کنم مردم پشت دستشان را داغ کردند که یک بار دیگر سال 84 تا 92 تکرار نشود.
اهم سخنان محمدرضا خاتمی به شرح زیر است:
*من شخصا خیلی امیدوار به آینده هستم و آینده را روشن میبینم؛ چون به اراده و قدرت ملت ایران و خرد جمعی او ایمان دارم. اما مردم ما این نگرانیها و این دغدغهها را دارند. من معتقدم باید به مردم حق داد و ما به عنوان کسانی که علاقهمند به این نظام هستیم باید به این نکته توجه کنیم که مردم از ما راضی نیستند البته نارضایتی مردم را نباید به معنای یأس انها تلقی کرد.
* سال 76 یک پایهگذاری توسعهای انجام شده بود و میشد روی آن پایهها یک بنایی را علم کرد. الآن دولتی که آقای روحانی تحویل گرفته نه تنها متکی بر هیچ پایهای نیست بلکه پایههای قبلی هم تخریب شده است. کار خیلی سختتر است؛ اما من فکر میکنم اگر با مردم صادق باشیم و مشکلات را با آنها در میان بگذاریم کمک خواهند کرد؛ اما شرط دارد، آن هم اینکه انصافا خودمان اصولی را که میگوییم رعایت کنیم.
*بنا این بود که حیاط خلوتهای حکومت را کم کنیم و بر اساس خرد جمعی کار کنیم. مجلس ششم یک ویژگی داشت این بود که پشت پرده نداشت.
*سال 84 به هر دلیلی آقای احمدینژاد انتخاب شد، اولین کاری که کردیم گفتیم آقای احمدینژاد نماینده مردم است باید به او اجازه دهیم برنامههایی که گفته پیش ببرد. انتقاد میکردیم و میگفتیم این برنامهها مخرب است، ایراد دارد؛ اما مدعی نبودیم، حرفها در حد نقد بود. میگفتیم باید مجال و امکان داد. وقتی هم دیدیم این برنامهها بنیاد ایران و اساس جمهوری اسلامی را هدف قرار داده، داد هم زدیم؛ اما هیچوقت نگفتیم او رئیس جمهور نیست، هیچوقت نگفتیم از راههای غیرقانونی باید کنترلش کرد، هیچوقت این حرف را نزدیم، مثلا برنامههایی بگذاریم که غیرقانونی باشد تا آقای احمدینژاد نتواند برنامههایش را انجام بدهد.
* جمهوری اسلامی آلترناتیو به آن صورت خاصی که در همه نظامها ممکن است وجود داشته باشد ندارد ولی نظام های شیخ نشین خلیج فارس آلترناتیو دارند. ما باید سریعا برای حفظ اعتبار نظام، برای حفظ اعتبار جمهوری اسلامی، برای حفظ اعتبار امام(ره) بجنبیم. اگر امروز نجنبیم فردا همه ارزشهایی که مردم کم یا زیاد به آن دلبسته و علاقهمند هستند، از بین خواهد رفت و باز هم سرنوشت کشور نمیدانیم چه خواهد شد.
* اصلاحطلبان امروز، اصلاحطلبان 18 سال پیش نیستند، اصلاحطلبان 10 سال پیش هم نیستند، خیلی متکامل شدهاند، خیلی تجربیات عظیمی اندوختهاند، به خصوص دانش سیاسی و دانش اجتماعیشان را افزایش داده اند، مشکلات خود را تجزیه و تحلیل کرده اند، میدانند مشکلاتشان در کجاست، خیلی از آنها را رفع کردند، در فکر رفع بعضیهای دیگر هستند. ولی ما همچنان در یک فضایی زندگی میکنیم که امکان اینکه خودمان بخواهیم خودمان باشیم، نیست … فشارهایی که امروز بر اصلاحطلبان واقعی هست خیلی کمتر از فشار 4-5 سال پیش نیست.
*میگوییم صداوسیما موضعش را علیه ما اصلا دو برابر کند اما ما هم نشریه خودمان را داشته باشیم. من فشارهایی که میگویم فشارهای امنیتی است و الا اینکه در تریبون به ما بدوبیراه بگویند یا حرفی بزنند ما نگرانی نداریم؛ اما امکان جواب دادنش هم باشد، امکان روشنگری هم باشد. هرچند این روش فعلی بر مظلومیت اصلاح طلبان می افزاید و جامعه ایرانی هم که همه می دانیم روی این موضوع مظلومیت حساسیت ویژه دارد.
*بعد از دولت آقای روحانی دیدیم فضای سیاسی اجتماعی جوری است که ما اگر رفتارمان جوری باشد که باعث ایجاد تنش در جامعه یا در فضای سیاسی کشور بشود، ممکن است دولت آقای روحانی نتواند کار خودش را آنچنان که باید و شاید پیش ببرد. شاید به صلاح نباشد، بنابراین ما از اینکه بیاییم اعلام کنیم که اینجا یا آنجا دفتر مشارکت است یا کارهای دیگر، امتناع کردیم؛ اما به این معنا نیست که فعالیت سیاسی نداریم. ما فعالیتهای سیاسی در قالبهای گوناگون داریم و فکر هم میکنیم که تنها راه، مشارکت نیست. حزب ما یعنی حزب مشارکت، حزبی است که مرامش، منطقش در داخل کشور به عنوان الگو خواهد ماند.
* اینکه ما مجلسی داشته باشیم که چوب لای چرخ دولت نگذارد و با برنامه اقتصادی دولت همراهی و همکاری داشته باشد، در عین حالی که مجلس مستقلی است و مجلسی است که افکار و نظرات اصلاحطلبان در آن غالب خواهد بود. با این روندی که پیش میرویم ان شاءالله چنین مجلسی در دوره دهم خواهیم داشت؛ البته قطعا مجلس ششم نخواهد بود، اما مجلسی است که همه ارکان نظام بتوانند با هم خوب کار کنند.
* من نمیدانم چرا آقای بقایی را گرفتند، اطلاعرسانی نمیکنند. یک عدهای را میگیرند میگویند فاسد بود، اختلاس داشت، جاسوس بود، بعدا هم معلوم نمیشود چه کار کرده، یک حکمی هم میدهند و بعد همه چیز تمام. این روش درست نیست ما چون در مسائل سیاسی، چربیاش به تنمان خورده میگویم. ببینید یک آدمی که سیاستمدار بوده، حاکم بوده، وکیل بوده، وزیر بوده، جامعه خیلی به او بیشتر حساسیت دارد تا مغازهداری که گرانفروشی کرده است. گرانفروش را ببرید یک دادگاهی یک حکمی هم بدهید اتفاقی نمیافتد ولی تا وقتی که این محکمهها این محاکمات علنی با حضور هیئت منصفه برگزار نشود جامعه دچار سوءظن خواهد بود.
*برخورد عمومی که با مردم دارم احساس می کنم مردم پشت دستشان را داغ کردند که یک بار دیگر سال 84 تا 92 تکرار نشود.