عارف به نفع روحاني كنارهگيري نكرد
وی در گفتوگو با «جماران» از حزب تازهتاسيسي كه به نوعي پدر معنوي آن هم محسوب ميشود نیز سخن گفت و از عزم نداي ايرانيان براي انتخابات مجلس كه ميخواهد نصف صندليهاي قوه مقننه را از آن خود كند، خبرداد. اين ديپلمات قديمي و كاركشته نقدهايي نيز به سياست خارجي دولت روحاني از جمله گره زدن پرونده هستهاي به تمامي امور سياسي و غير سياسي كه همين امر باعث برهم زدن برخي امور و منتظر گذاشتن آن در فضاي جامعه تا رسيدن به نقطه مطلوب شده است نيز وارد كرد.
به عنوان نخستين سوال، ارزيابيتان از آرايش سياسي انتخابات آتي مجلس چيست؟
معتقدم انتخابات مجلس دو قطبي ميشود.
با چه ديدگاه سياسي اين موضوع را مطرح ميكنيد؟
در يكسوي صحنه قدرت اصلاحطلبها هستند و اصولگرايان در سوي ديگر اين صحنه را تكميل ميكنند.
انسجام اصلاحطلبان را چطور ارزيابي ميكنيد؟
به نظر من، انسجام اصلاحطلبان بيشتر از اصولگرايان است. البته هنوز مشخص نيست كه دولت از اصلاحطلبان پشتيباني ميكند يا از اصولگرايان. دولت هم با اصولگرايان كانالي باز كرده هم با اصلاحطلبان و بايد ببينيم شرايط آينده به چه صورت خواهد بود.
ارزيابيتان از شوراي راهبردي اصلاحطلبان چيست؟
من در جلسه آنها نبودم و نميتوانم قضاوتي داشته باشم. موقع تشكيل اين نهاد ايران نبودم و از رسانهها شنيدم. اينكه اين نشست چقدر ميتواند تاثير داشته باشد نميدانم. ولي رئيس دولت اصلاحات شخصيت محوري و مورد احترام قاطع اصلاحطلبان هستند و اميدوارم كه محوريت ايشان بتواند اجماع خوبي را ايجاد كند.
آيا اصلاحطلبها ميتوانند آن اجماع و همگرايي را كه در سال 92 داشتند در انتخابات امسال پياده كنند؟
من خيلي با همگرايي كه در سال 92 هر كسي براي خودش تعريف ميكند، موافق نيستم. به نظر من، شور ملي و حذف آقاي هاشمي از نامزدي رياستجمهوري واكنش عظيمي در سطح جامعه ايجاد كرد. همچنين شخص رئيس دولتهاي هفتم و هشتم موقعيتي داشت که به اين شور دامن ميزد. اينكه اصلاحطلبان برنامهريزي كردند چنين اتفاقي بيفتد را نميتوانم درك كنم. به دليل اينكه دو هفته مانده به انتخابات در بعضي جلسات اصلاحطلبان معلوم نبود آنها از آقاي روحاني حمايت ميكنند يا آقاي عارف. شرايط سياسي كشور به آقاي روحاني كمك كرد كه قدرت را به دست بگيرد. همچنين نقش آقاي هاشمي و رئيس دولت اصلاحات را نميتوانيم منكر شويم.
با توجه به صحبتهايي كه كرديد كنارهگيري آقاي عارف را چطور ميبينيد؟
ايشان كار بزرگي كردند.
كار بزرگي كه منجر به پيروزي روحاني شد!
نميتوانم بگويم چقدر در اين پيروزي نقش داشت، چون با فضايي كه ايجاد شده بود اگر انتخابات به دور دوم كشيده ميشد، راي آقاي روحاني به 60 درصد هم ميرسيد. ناديده گرفتن كنارهگيري آقاي عارف در پيروزي آقاي روحاني بيانصافي است ولي نبايد بيش از اندازه براي آن نقش قائل شد. آقاي عارف اقدام بسيار ارزشمندي انجام دادند، ولي اينكه همه موفقيتها را به كنارهگيري آقاي عارف متمركز كنيم، تحليل واقع بينانهاي نيست و اينطور نيست. در واقع آقاي عارف به نفع آقاي روحاني كنار نرفت.
پس آقاي عارف به نفع چه كسي كنار رفت؟
ايشان خودشان كنار رفتند. نامي از كسي نبردند. برداشت همه اين بود كه آقاي عارف به نفع آقاي روحاني كنارهگيري نكرد.
پس با توجه به صحبتهايي كه اشاره كرديد عارف به نفع كسي كنار نرفت؟
آقاي عارف تحت فشارهاي مختلف بود. در مجموع مردانگي كرد و اين كار را انجام داد.
مهمترين استراتژي اصلاحطلبان بايد چه باشد كه بتوانند همچنان در صحنه باقي بمانند؟
اصلاحطلبان نيازمند يك بازنگري درباره نسبت خودشان با نظام و مجموعه كنشگران سياسي هستند. در برخي مواقع از ما انتقاد صريح ميكنند كه چرا شما اين حرفها را ميزنيد؟ چرا ميگوييد اصلاحات خون تازه نياز دارد و بايد پوست اندازي كند؟ افراد اين موارد را به منزله حذف تلقي ميكنند در حالي كه ديدگاه من اينگونه نيست. ما بايد رفتار و نگاهمان را بازنگري كنيم و ببينيم چه شد سال 84 گرفتار چنين بليهاي شديم.
شما به عنوان يك اصلاحطلب دليل اصلي را در چه ميبينيد؟
عدم انسجام، عدم درك درست از مسائل جامعه، بحران تفكر در ميان اصلاحطلبان و يك غرور كاذب كه همه اصلاحطلبان را فرا گرفته بود.
آيا اصلاحطلبها درس گرفتند يا نه همچنان در همان حال و هوا سپري ميكنند؟
تغييرات خيلي عظيمي در بستر فكري و شيوه عملي اصلاحطلبان رخ داده است.
يعني آنقدر تحول پيدا كردند كه بتوانند كرسيهاي مجلس را به نفع خودشان بگيرند؟
امروز اصلاحطلبي در ايران به سمت عقلانيت حركت ميكند. بيشتر از اينكه به نام خودشان فكر كنند در جهت اعتدال كشور فعاليت ميكنند كه درس بزرگي است كه از حوادث فراگرفتهاند. به جاي اينكه به دنبال اين باشيم چقدر اقبال داريم به دنبال اين هستيم كه اعتدال و عقلانيت را چگونه ميشود در كشور جا انداخت.
با توجه به فضاي سياسي و برنامههایي كه اصولگرايان براي انتخابات مجلس دارند و تمام سعي خود را بر آن داشتند كه دولت را تخريب كنند، اصلاحطلبان با توجه به استراتژيای كه پيش رو گرفتند آيا ميتوانند پيروز شوند ؟
به نظر من، اگر اصلاحطلبان استراتژيشان را خوب دنبال و مديريت كنند و بتوانند موانع خود را رفع كنند موفق ميشوند.
شوراي راهبردي چقدر ميتواند در توسعه اين اعتدال و خيلي از مسائل ديگر كه عنوان كرديد تاثيرگذار باشد؟
در جلسه شوراي راهبردي نبودم و نيستم.
به شوراي راهبردي اعتقاد داريد؟
اينكه بايد يك نهاد هماهنگي در اصلاحات وجود داشته باشد البته شايد بسترش متفاوت باشد. نفس اين كار پسندیده است. البته نميدانم چقدر شوراي راهبردي الان وجود عيني دارد.
حزب نداي ايرانيان به شوراي راهبردي نياز دارد يا خير ؟
حزب نداي ايرانيان هم مثل بقيه احزاب پايگاه اجتماعي خودش را دارد. كارش را انجام ميدهد. بايد ببينيم با توجه به نزديك شدن انتخابات كجا بايد بايستد.
وضعيت اصولگراها را چطور پيش بيني ميكنيد؟
مساعد نيست. اختلاف بين آنها زياد هست. هيچ حرفي براي دفاع از دولت احمدينژاد ندارند و پاسخگوي مسائل و مشكلاتي كه احمدينژاد پديد آورده نيستند.
ولي خودشان خيلي آوازه همگرايي و انسجام ميزنند ؟
اميدوارم كه صداي دهل از دور نباشد.